جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با رفیعه

رفیعه

رفیعه
دادخواست (عرض حال)، بلند بلند رفیع، بلند پایه بلند قدر، شریف. مونث رفیع
فرهنگ لغت هوشیار

رفیعه

رفیعه
بلند و عالی و برین. (ناظم الاطباء). رفیعه. مؤنث رفیع. (فرهنگ فارسی معین). بلند. (یادداشت مؤلف).
- جبال رفیعه، کوههای بلند. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

رفیعه

رفیعه
نوعی نخل در افریقا و آمریکا که الیاف آن سخت محکم است. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا

رصیعه

رصیعه
دانه کوفته، گره لگام، زرفین (حلقه) : در شمشیر یا در زین
رصیعه
فرهنگ لغت هوشیار

رفیده

رفیده
بالش کوچکی که خمیر نان را بر بالای آن گستراند و بر تنور بندند
رفیده
فرهنگ لغت هوشیار