جدول جو
جدول جو

معنی رشیدا

رشیدا(پسرانه)
رشید (عربی) + ا (فارسی) نام یکی از استادان خط نستعلیق در قرن یازدهم که خواهرزاده و شاگرد میرعماد بود
تصویری از رشیدا
تصویر رشیدا
فرهنگ نامهای ایرانی

واژه‌های مرتبط با رشیدا

رشیدا

رشیدا
از خطاطان نامی ایران و خواهرزادۀ میرعماد خوشنویس و خطاط نامی است که در حسن خط از دایی خود نیز فراتر رفته است. رشیدا به هندوستان سفر کرد و در سال 1048 هجری قمری در کشمیر درگذشت. (از قاموس الاعلام ترکی ج 3). محمد معین گوید: عبدالرشید دیلمی استاد خط نستعلیق (وفات در آگره 1081 هجری قمری)... از خوشنویسان دربار شاه عباس اول صفوی بود و پس از قتل میرعماد به هند مهاجرت نمود وملازمت شاه جهان را اختیار کرد و مقرب شاه گردید و به تعلیم خط شاهزاده داراشکوه پرداخت. هنردوستان هند او را ’آقا’ لقب دادند. از نوشته های وی مقدار زیادی در ایران و هند موجود است. (از فرهنگ فارسی معین، بخش اعلام). معین سپس نمونه ای از خط رشیدا را آورده است. و رجوع به نمونۀ خطوط خوش کتاب خانه سلطنتی ایران ص 133، 144، 249 و 252 و مادۀ رشیدای قزوینی شود
لغت نامه دهخدا

رغیدا

رغیدا
سریانی تازی گشته هر (گویش شیرازی) از گیاهان دانه ای است در میان گندم هر
فرهنگ لغت هوشیار

رشیدی

رشیدی
یکی از انواع چینی در عهد صفویه و آن رنگارنگ و از حیث ضخامت متوسط بود. (جنگ مورخ 1085 ه. ق متعلق بدکتر شاپور بختیار یغما 12: 15 ص 559)
فرهنگ لغت هوشیار

رشیدی

رشیدی
منسوب است به رشید که در ساحل اسکندریه واقع است، منسوب است به رشید که مردی از خوارج بود، منسوب است به رشید (هارون خلیفۀ عباسی). (از انساب سمعانی) ، یکی از انواع چینی در عهد صفویه، و آن رنگارنگ و از حیث ضخامت متوسط بود. (از جُنگ مورخ 1085 هجری قمری متعلق به شاپور بختیار، یغما 15:12 ص 559، از فرهنگ فارسی معین) ، منسوب است به خواجه رشیدالدین فضل اﷲ همدانی.
- کاغذ رشیدی، ظاهراً یک نوع کاغذ که در عهد خواجه رشیدالدین فضل اﷲ همدانی معمول بود. در ترجمه محاسن اصفهان ضمن سپاسگزاری از توجه خواجه رشیدالدین نسبت به اصفهان آمده:... بر موجبی که ذکر آن مرحمت و عاطفت بر اصفهان و اصفهانیان تا ابدالاَّباد روزگار برصفحات کاغذ رشیدی نگاشت که جهت تصانیف خود و احیاء کتب فضلای جهان ماضی و غابر اقتراح نموده و وضع فرمودو جنس آن کاغذ از جهت صفاء صفحه و بزرگی تقطیع و نرمی و پاکی و بستگی و همواری و صقالت و اصالت بغیر ازاصفهان در هیچ ملک نیست و نبود... (از ترجمه محاسن اصفهان ص 138)
لغت نامه دهخدا

رشیدی

رشیدی
دهی از دهستان جاپلق بخش الیگودرز شهرستان بروجرد. آب آن از قنات. محصول آنجا غلات و لبنیات و چغندر و پنبه. راه اتومبیل رو. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا

رشیدی

رشیدی
یا رشیدی اصفهانی، محمد رشید. از گویندگان عصر شاه طهماسب صفوی بود. بیت زیر از اوست:
شود از دیگران در خشم و بر من دامن افشاند
غباری در دل از هر کس که دارد بر من افشاند.
(از قاموس الاعلام ترکی ج 3).
و رجوع به روز روشن ص 145 و صبح گلشن ص 174 و فرهنگ سخنوران و رشید اصفهانی شود
حسین بن سلیمان. او راست: بلوغ المراد بفتح الجواد بشرح منظومه ابن العماد فی المعفوات و آن حاشیه ای است بر کتاب فتح الجواد. (از معجم المطبوعات مصر)
لغت نامه دهخدا

رشیده

رشیده
نام یکی از پاسگاههای مرزی بخش بستان شهرستان دشت میشان. سکنۀ آن مأموران انتظامی مرز. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا