جدول جو
جدول جو

معنی ذبیح الله

ذبیح الله(پسرانه)
قربانی خداوند، آنکه در راه خداوند قربانی شده است، لقب اسماعیل (ع)
تصویری از ذبیح الله
تصویر ذبیح الله
فرهنگ نامهای ایرانی

واژه‌های مرتبط با ذبیح الله

ذبیح الله

ذبیح الله
یزش خدا در باور یهودان اسحق فرزند سارا در باور مسلمانان اسمعیل
ذبیح الله
فرهنگ لغت هوشیار

ذبیح الله

ذبیح الله
لقب اسحاق پیغمبر و بقولی لقب اسماعیل پیغامبر دو پسر ابراهیم خلیل الله
لغت نامه دهخدا

سبیل الله

سبیل الله
راه خدا، طریق خدای. یا فی سبیل الله. (در راه خدا) آنچه در راه خدا گذاشته اند و همه کس می تواند تمتع از آن برد و سا برای کاری یا اشخاص معین قرار داده باشند، قتال با کافران در راه خدای، راه خدا
فرهنگ لغت هوشیار

سبیل الله

سبیل الله
آنچه در راه خدا بذل کنند، هر کار نیکی که در راه خدا انجام دهند مانند جهاد، طلب علم، حج، هر کار خیری که خداوند امر فرموده
سبیل الله
فرهنگ فارسی عمید

حبیب الله

حبیب الله
دهی از دهستان دیمچۀ بخش کوند شهرستان شوشتر. 18 هزارگزی جنوب باختری کوند 2 هزارگزی جنوب باختری راه دزفول به شوشتر. دشت، گرمسیر. سکنه 200 تن. زبان فارسی لری. آب آن از چاه. محصول آنجا غلات. کار اهالی کشت. راه آن تابستان اتومبیل رو است. ساکنین، بختیاری هستند. (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا

حبیب الله

حبیب الله
از شاگردان محمدرضا سهیلی بود. در عنفوان جوانی جادۀ عدم پیموده. او راست:
ببرد دل ز کفم دوش مجلس آرائی
سهی قدی سمن اندام ماه سیمائی
بیک طرف ز تبسم حیات بخشنده
بجانبی ز نگه قتل عام فرمائی.
(صبح گلشن ص 118)
(میرزا...) یکی از شعرای ایران. بیت ذیل از اوست:
هر ذره ام بیادت از بس که باصفا شد
آیینه های داغم آخر بدن نما شد.
(از قاموس الاعلام ترکی)
لغت نامه دهخدا