جدول جو
جدول جو

معنی دینارگیس

دینارگیس(دخترانه)
دارای مویی به رنگ طلا، دینار (یونانی) + گیس (فارسی)، نام زنی در منظومه ویس و رامین
تصویری از دینارگیس
تصویر دینارگیس
فرهنگ نامهای ایرانی

واژه‌های مرتبط با دینارگیس

دینارویه

دینارویه
بسریانی گیاهی است دوایی و برگ آن به کرفس ماند و آن را بشیرازی آهو دوستک گویند. (آنندراج) (انجمن آرا) (برهان). زوفرا. حزا. (مفردات ابن البیطار). انیسون بری
لغت نامه دهخدا

دینارگون

دینارگون
زرین. طلایی. به رنگ زر. به رنگ دینار. ذهبی. (ذخیرۀ خوارزمشاهی) :
تاک رز بینی شده دینارگون
پرنیان سبز او زنگارگون.
رودکی.
بعضی گفته اند که (کژدم) چند نوع است: سپید است... و ذهبی یعنی دینارگون. (ذخیرۀ خوارزمشاهی). سر او (نی را) بیالاید طلی کنند موی را دینارگون کند. (ذخیرۀ خوارزمشاهی). و آفتاب دینارگون از مرحلۀ سنبله در کفۀمیزان استقامت یافت. (سندبادنامه ص 163)،
{{اِسمِ مُرَکَّب}} مرکبی است که در بیماریهای چشم بکار برند و رنگ آن برنگ دینار است. دینارجون. (یادداشت مؤلف). و رجوع به دینارجون شود
لغت نامه دهخدا

دینارگان

دینارگان
مرکب از دیل = زبان + بلمز = نمیداند، در ترکی بمعنی زبان نمیداند. (آنندراج). زبان نفهم
لغت نامه دهخدا

دینارچین

دینارچین
مخفف دینارچیننده، کسی که دینار جمع کند و از روی زمین بچیند:
بدو گشت دینارچین دست سائل
وز آن شرم شد روی دینار پرچین،
خاقانی
لغت نامه دهخدا

دیناریک

دیناریک
آلپهای دیناریک رشته کوهی که تقریباً بتمامی در یوگوسلاوی واقع است و سلسلۀ جبال آلپ را به کوههای شبه جزیره بالکان متصل میکند، امتداد این کوهها در طول ساحل شرقی دریای آدریاتیک است، بلندترین قله اش 2513 متر ارتفاع دارد، فلات کارست جزء آلپهای دیناریک محسوب است، (از دائره المعارف فارسی)
لغت نامه دهخدا

دیناری

دیناری
پارسی است گونه ای از جامه ابریشمین پارچه ای است ابریشمین، نوعی از شراب لعلی
فرهنگ لغت هوشیار