جدول جو
جدول جو

معنی دوستعلی

دوستعلی(پسرانه)
دوست (فارسی) + علی (عربی) دوستدار علی
تصویری از دوستعلی
تصویر دوستعلی
فرهنگ نامهای ایرانی

واژه‌های مرتبط با دوستعلی

دوستعلی

دوستعلی
دهی است از دهستان شهرویران بخش حومه شهرستان مهاباد. 182 تن سکنه. آب آن از چشمه است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا

دوساعتی

دوساعتی
منسوب به دو ساعت. آن فاصله که در مدت دو ساعت توان پیمود: شمیران در دوساعتی تهران قراردارد، در مسافت دو ساعت راه. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا

دوستاقی

دوستاقی
دوستاغی، دوستاخی، زندانی، محبوس، مسجون، بندی، حبسی، (یادداشت مؤلف)، رجوع به دوستاق شود
لغت نامه دهخدا

دوستاری

دوستاری
صفت و حالت دوستار. دوستداری. دوستی. یاری. محبت و مهرورزی و مهربانی. رفاقت و خیرخواهی و خواهانی. (از یادداشت مؤلف) :
همیشه بنده و دوستار بوده است خداوند را و به سبب این دوستاری بلاها دیده است (حصیری. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 166).
دانی که ز دوستاری خویش
باشد دل دوستان بداندیش.
نظامی.
رجوع به دوستار و دوستدار شود
لغت نامه دهخدا

دوستاخی

دوستاخی
محبوس، مسجون، زندانی، بندی، (یادداشت مؤلف)، رجوع به دوستاخ شود
لغت نامه دهخدا