جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با دخت مهر

سخت میر

سخت میر
آنکه جانش بدشوار برآید. (آنندراج) :
مشو در حساب جهان سخت گیر
همه سخت گیری بود سخت میر.
نظامی
لغت نامه دهخدا

سست مهر

سست مهر
آنکه دارای مهر و محبت اندکی باشد. (ناظم الاطباء). بی وفا. بی محبت. که باندک تغییر حال دل از محبت برگیرد:
چو بیچاره شد پیشش آورد مهد
که ای سست مهر فراموش عهد.
سعدی.
دلبر سست مهر سخت جفا
صاحب دوست رای دشمن خوی.
سعدی.
عروس ملک نکوروی دختریست ولیک
وفا نمیکند این سست مهر با داماد.
سعدی
لغت نامه دهخدا