جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با خلیل الله

خلیل الله

خلیل الله
دهی است از دهستان دینور بخش صحنۀ شهرستان کرمانشاهان. دارای 160تن سکنه. آب آن از چشمه و محصول آن غلات و حبوبات و توتون است. شغل اهالی زراعت و راه مالرو و در تابستان اتومبیل می توان برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا

سبیل الله

سبیل الله
راه خدا، طریق خدای. یا فی سبیل الله. (در راه خدا) آنچه در راه خدا گذاشته اند و همه کس می تواند تمتع از آن برد و سا برای کاری یا اشخاص معین قرار داده باشند، قتال با کافران در راه خدای، راه خدا
فرهنگ لغت هوشیار

جلیس الله

جلیس الله
همنشین خدا (ماخوذ از خبر: (من ارادان یجلس مع الله فلیجلس مع اهل التصوف) (هر که خواهد همنشینی با خدا گو نشیند در حضور اولیا) (پس جلیس الله گشت آن نیک بخت کو بپهلوی سعیدی برد رخت)
جلیس الله
فرهنگ لغت هوشیار

سبیل الله

سبیل الله
آنچه در راه خدا بذل کنند، هر کار نیکی که در راه خدا انجام دهند مانند جهاد، طلب علم، حج، هر کار خیری که خداوند امر فرموده
سبیل الله
فرهنگ فارسی عمید

کلیم الله

کلیم الله
کسی که خداوند با او سخن گفته است، لقب حضرت موسی
کلیم الله
فرهنگ فارسی عمید

خلیل محله

خلیل محله
دهی است از دهستان پنجهزارۀ بخش بهشهر شهرستان ساری. دارای 2035 تن سکنه، آب آن از چشمه سار و محصول آن برنج و غلات و پنبه و ابریشم و توتون و سیگار و صیفی و مرکبات است. شغل اهالی زراعت و گله داری و از صنایعدستی زنان بافتن کرباس و پارچۀ ابریشمی است. راه فرعی به شوسه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا