جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با حمراه

حمراء

حمراء
مونث احمر: سرخ، گرمای سخت، زن سرخروی، سال سخت، خرک مونث احمر. سرخ رنگ. توضیح در فارسی توجهی بتانیث آن نکنند گوهر حمرا لاله حمرا، سال سخت، شدت حرارت گرمای زیاد
فرهنگ لغت هوشیار

همراه

همراه
رفیق، برای مِثال همراه اگر شتاب کند همره تو نیست / دل در کسی مبند که دل بستۀ تو نیست (سعدی - ۱۰۶)، موافق، هم قدم، دو تن که با هم راه بروند، آنچه قابل حمل و جابه جایی است
همراه
فرهنگ فارسی عمید

گمراه

گمراه
کسی که راه را گم کرده، کنایه از کسی که از راه راست منحرف شده باشد
گمراه شدن: راه خود را گم کردن، کنایه از از راه راست منحرف شدن
گمراه کردن: کنایه از کسی را از راه راست منحرف ساختن
گمراه گشتن: کنایه از گمراه شدن
گمراه
فرهنگ فارسی عمید