جدول جو
جدول جو

معنی جهانسوز

جهانسوز(پسرانه)
فتنه و آشوب به پا کننده در جهان، بی اعتنا به جهان و هر چه در آن است
تصویری از جهانسوز
تصویر جهانسوز
فرهنگ نامهای ایرانی

واژه‌های مرتبط با جهانسوز

جهان سوز

جهان سوز
برپاکنندۀ فتنه در جهان، سِتَمگَر، ظالِم، بیدادگَر، جَبّار، سِتَمکار، گُرداس، جائِر، سِتَم کیش، ظُلم پیشِه، جَفا پیشِه
جهان سوز
فرهنگ فارسی عمید

جهان سوم

جهان سوم
در علوم سیاسی منظور مجموع کشورهای درحال توسعه است، جهان اول شامل کشورهای بزرگ صنعتی غرب و جهان دوم شامل کشورهای بزرگ صنعتی کمونیست پیش از فروپاشی شوروی سابق بوده است
جهان سوم
فرهنگ فارسی عمید

دهان سوز

دهان سوز
دهن سوز. (یادداشت مؤلف). رجوع به دهن سوز شود
لغت نامه دهخدا

دانسوز

دانسوز
رقاصه. زن دوستدار رقص. زنی که رقاصی پیشه دارد
لغت نامه دهخدا

نهانسو

نهانسو
عالم پنهان. کنایه از عالم علوی است. (انجمن آرا) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا