معنی تاج دخت
- تاج دخت(دخترانه)
- تاج (کلاه پادشاهی، افسر) + دخت (دختر)
واژههای مرتبط با تاج دخت
تارادخت
- تارادخت
- مرکب از تارا (ستاره) + دخت (دختر)
تاج بخش
- تاج بخش
- بخشنده تاج پادشاهی، رساننده کسی به پادشاهی، از القاب رستم پهلوان شاهنامه
تاج وتخت
- تاج وتخت
- افسر و سریر (اهم لوازم سلطنت)، پادشاهی سلطنت
تاج دیک
- تاج دیک
- تاج خروس
تاج دوز
- تاج دوز
- آنکه کلاه سقرلاتی دوازده ترک دوزد و آن کلاه قزلباشان بوده
تاج دار
- تاج دار
- بمنزله افسر بردار اعدام بر سردار: (خدیو تاجدارانی و آن کو همچو تیغ تو دو رویی کرد در ملکت سر او تاج دار افتد) (بدر چاچی)
تاج بخش
- تاج بخش
- دهنده تاج دهنده افسر
تاج دار
- تاج دار
- دارای تاج، کنایه از پادشاه
شاه دخت
- شاه دخت
- شاه دختر، دختر شاه، شاهزاده خانم
