معنی پروش
پروش
(دخترانه)
لطیف چون پر
تصویر پروش
فرهنگ نامهای ایرانی
واژههای مرتبط با پروش
پروش
پروش
آبله ریز یا جوشی که روی پوست بوجود می آید
فرهنگ فارسی معین
پروش
پروش
جوششی که از اعضای مردم برآید و آنرا به عربی بَثر یا بَثَر گویند
لغت نامه دهخدا
پروش
پروش
مالش، سبک بال، بال زدن، نامی است برای گاو، شب پره
فرهنگ گویش مازندرانی
خروش
خروش
فریاد، بانگ
فرهنگ نامهای ایرانی
پریوش
پریوش
پری روی، فرشته روی، زیبا چون پری
فرهنگ نامهای ایرانی
پرور
پرور
ریشه پروردن، دارای پر
فرهنگ نامهای ایرانی
پروا
پروا
ملاحظه، فرصت و زمان پرداختن به کاری، فراغت و آسایش، توجه
فرهنگ نامهای ایرانی
سروش
سروش
شنیدن و فرمانبرداری، فرشته مظهر اطاعت، فرشته پیام آور در فرهنگ زرتشتی
فرهنگ نامهای ایرانی
خروش
خروش
اعتراض، طغیان
فرهنگ واژه فارسی سره