معنی بیانه
- بیانه(دخترانه)
- نگارش کردی: بهیانه، بهیان، نگا
واژههای مرتبط با بیانه
بیانه
- بیانه
- قصبۀ کورۀ قبره و آن بزرگ و استوار است و میان آن و قرطبه سی میل فاصله است. (معجم البلدان).
بیانه
- بیانه
- نام شهری است درهندوستان که نیل از آنجا خیزد و آن چیزی باشد که بدان چیزها رنگ کنند. (برهان) (آنندراج) (انجمن آرا). شهری در هند که نیل در آنجا سازند. (ناظم الاطباء)
بیاره
- بیاره
- نام روستایی (نگارش کردی: بیاره)
بیعانه
- بیعانه
- پیش پرداخت
بهانه
- بهانه
- دستاویز
بهانه
- بهانه
- عذر
میانه
- میانه
- متوسط
بطانه
- بطانه
- آستر لباس
بنانه
- بنانه
- بند اندام (مفصل) مرغزار یک سر انگشت، یک انگشت
