معنی بی خال
- بی خال(دخترانه)
- بی نشان (نگارش کردی: بخا)
واژههای مرتبط با بی خال
بی حال
- بی حال
- سست
بی خیال
- بی خیال
- بی فکر و اندیشه
بی خیال
- بی خیال
- بی فکر، بی اندیشه، بی غم
بی حال
- بی حال
- بی رمق، سست، ناتوان، آنکه حال خوشی ندارد
بی خیال
- بی خیال
- بی فکر، بی اندیشه، غافل، بی غم، لاقید
بی خیال
- بی خیال
- Carefree
بی حال
- بی حال
- Listless, Zonked
بی خیال
- بی خیال
- беззаботный
بی حال
- بی حال
- апатичный , измотанный
