جدول جو
جدول جو

معنی بهدخت

بهدخت(دخترانه)
دختر خوب و نیکو، مرکب از به (بهتر، خوبتر) + دخت (دختر)
تصویری از بهدخت
تصویر بهدخت
فرهنگ نامهای ایرانی

واژه‌های مرتبط با بهدخت

بیدخت

بیدخت
زُهرِه، دومین سیارۀ منظومۀ شمسی که قدما آنرا سعد می دانستند و به خنیاگری نسبت می دادند، ناهید، وِنوس، بغدُخت، بیلُفت، خُنیاگَر فَلَک، مُطرِبۀ فَلَک
بیدخت
فرهنگ فارسی عمید

بغدخت

بغدخت
زُهرِه، دومین سیارۀ منظومۀ شمسی که قدما آنرا سعد می دانستند و به خنیاگری نسبت می دادند، ناهید، وِنوس، بیدُخت، بیلُفت، خُنیاگَر فَلَک، مُطرِبۀ فَلَک
بغدخت
فرهنگ فارسی عمید

بندخت

بندخت
چهره و روی. (برهان) (آنندراج) (انجمن آرا). چهره. (جهانگیری) (رشیدی).
لغت نامه دهخدا