جدول جو
جدول جو

معنی به خاتون

به خاتون(دخترانه)
به (فارسی) + خاتون (سغدی) بهترین بانو
تصویری از به خاتون
تصویر به خاتون
فرهنگ نامهای ایرانی

واژه‌های مرتبط با به خاتون

شاه خاتون

شاه خاتون
بانوی پادشاه، نام دختر قدرخان، پادشاه ترکستان در دوره غزنوی
شاه خاتون
فرهنگ نامهای ایرانی

طره خاتون

طره خاتون
بانوی مو زیبا، مرکب از طره (زلف) + خاتون (بانو)، کنایه از بانوییست که دارای موهای زیبایی باشد
طره خاتون
فرهنگ نامهای ایرانی

دو خاتون

دو خاتون
دو بانو، مهر و ماه، گواژ دو مردمک چشم ها دو سیاهی چشم مردمکهای چشم، آفتاب ماه. یا دو خاتون بینش مردمکهای چشم، آفتاب ماه
فرهنگ لغت هوشیار

شش خاتون

شش خاتون
شش سیاره: زحل مشتری مریخ زهره عطارد قمر (در نظر قدما)
شش خاتون
فرهنگ لغت هوشیار

شش خاتون

شش خاتون
شِش بانو، منظور ماه و پنج سیارۀ عطارد، زهره، مریخ، مشتری و زحل است، شِش بانویِ پیر، شِش عَروس
شش خاتون
فرهنگ فارسی عمید

پل خاتون

پل خاتون
نام محلی در 72000 گزی سرخس در خراسان. این نام در حبیب السیر (چ طهران جزء 3 ج 3 ص 252) آمده است
لغت نامه دهخدا

بای خاتون

بای خاتون
از محدثان بود و در حدود 775 هجری قمری بدنیا آمد، پس از اکمال تحصیلات از طرف ابوالعباس بن العز و ناصرالدین بن داود بن حمزه وجمعی دیگر اجازۀ حدیث یافت، در شام نزدیک دارالطعم مسکن داشت و سپس به قاهره رفت و در جمادی الثانیۀ سال 864 هجری قمری درگذشت، (از اعلام النساء ج 1 ص 109)، هالک، (تاج العروس)، و این از اضداد است
از کنیزکان متوکل عباسی بود که فرزندی به نام عباس از او بدنیا آمد، (از تاریخ الخلفاء ص 186)
لغت نامه دهخدا