برفی. - شیر برفین، آنچه بشکل شیر از برف سازند: شیر برفینم نه آن شیری که بینی صولتم گاو زرینم نه آن گاوی که یابی عنبرم. خاقانی. - کوه برفین، تودۀ عظیم برف همانند کوه. -
زلفین، حلقه بدن جانورانی مانند کرمهای حلقوی درین نوع حیوانات هر یک از حلقه ها دارای ساختمان نسبتا کاملی برای جذب و دفع و متابولیسم مواد غذایی موجود است و به تعداد این حلقه ها این ساختمان تکرار میشود و هر یک از حلقه ها طوری است که همه اعمال حیاتی را به تنهایی میتواند انجام دهد به همین جهت اگر کرم حلقوی را به قطعاتی تقسیم کنیم هر قطعه مانند جانوری کامل میتواند به زندگی ادامه دهد حلقه