جدول جو
جدول جو

معنی براو

براو(پسرانه)
زمینی که بوسیله چشمه یا رودخانه آبیاری شود (نگارش کردی: بهراو)
تصویری از براو
تصویر براو
فرهنگ نامهای ایرانی

واژه‌های مرتبط با براو

براو

براو
طایفۀ سرگین کش و کناس. (انجمن آرا) (آنندراج). طایفه ای را گویند از جنس کناس و سرگین کش. (برهان). ج، براوان: ملک را بدست گرفت و حرام نمکی بسیار کرد و او را براوان شبانه کشتند
لغت نامه دهخدا

بخاو

بخاو
ترکی ک زولانه زاولانه آهنی که برپای ستوران بندند حلقه و زنجیری که دست و پای چهار پایان را بدان بندند بخاو
فرهنگ لغت هوشیار

برزو

برزو
بلند قامت، بلند بالا، کنایه از عظمت، پسر سهراب و نوه رستم دستان، نام پسر سهراب پسر رستم زال (نگارش کردی: بهرزو)
برزو
فرهنگ نامهای ایرانی