جدول جو
جدول جو

معنی بجرگ

بجرگ(پسرانه)
کنایه از آدم بیباک وشجاع (نگارش کردی: بهجهرگ)
تصویری از بجرگ
تصویر بجرگ
فرهنگ نامهای ایرانی

واژه‌های مرتبط با بجرگ

بزرگ

بزرگ
دارای اندازه یا حجم زیاد، کلان مثلاً خانۀ بزرگ،
با اهمیت، برجسته مثلاً رمان نویس بزرگ،
با سن بیشتر مثلاً برادر بزرگ،
دارای سن زیاد، بالغ، سخت، شدید مثلاً رنج بزرگ، فاجعۀ بزرگ،
شریف، محترم، رئیس، سرپرست، دارای مقام یا طبقۀ اجتماعی بالا مثلاً بزرگان شهر دور هم جمع شوند،
در موسیقی گوشه ای در دستگاه شور، بادرشتی و گستاخی
بزرگ
فرهنگ فارسی عمید