معنی باراد باراد(پسرانه) نام کسی که در زمان شاپور یکم پادشاه ساسانی زندگی کرده و نام او در کتیبه کعبه زرتشت امده است تصویر باراد فرهنگ نامهای ایرانی
باربد باربد پرده دار، نام موسیقیدان و نوازنده نامدار دربار خسروپرویز پادشاه ساسانی فرهنگ نامهای ایرانی
باران باران قطره های آب که بر اثر مایع شدن بخار آب موجود در جو زمین ایجاد می شود و بر زمین می ریزد فرهنگ نامهای ایرانی
بارود بارود آنندراج و عمید آن را پارسی دانسته اند معین آنرا ترکی عربی دانسته یمسو گندک باروت فرهنگ لغت هوشیار
بارزد بارزد پارسی تازی شده - بریزه برای جوش دادن مس و برنج و دیگرها به کار برند این واژه چنان که در فرهنگ فارسی محمد معین آمده پارسی است و گیاهی است برابر بااشنان یا به گفته آنندراج از ازدو (صمغ) هاست فرهنگ لغت هوشیار