معنی بابوی
- بابوی(پسرانه)
- از شخصیتهای شاهنامه، نام یکی از دلاوران ایرانی سپاه بهرام چوبین سردار ساسانی
واژههای مرتبط با بابوی
بابوی
- بابوی
- نام یک ایرانی معروف زمان خسرو پرویز. (اصل کلمه پاپوی یعنی پدر جان، مصغر پاپا، معرب آن بابوَیَه و کلمه ابن بابویه ازین اصلست نظیر سیبُوَیْه که اصلش سیبوَیْه یعنی سیب کوچک بوده). (فرهنگ شاهنامۀ رضازادۀ شفق ص 34)
بالوی
- بالوی
- از شخصیتهای شاهنامه، نام یکی از یاران خسروپرویز پادشاه ساسانی
بابوس
- بابوس
- نام پدر اورونت پادشاه سکایی، نام کوهی در بانه (نگارش کردی: بابوس)
بابلی
- بابلی
- منسوب به بابل از مردم بابل. منسوب به بابل (مازندران) از مردم بابل
بدبوی
- بدبوی
- آنچه که بوی بد دهد متعفن گندیده بویناک مقابل خوشبوی معطر
بابلی
- بابلی
- مربوط به بابِل، از مردم بابِل، تهیه شده در بابِل مثلاً کمان بابلی
کابوی
- کابوی
- گاوچران، آنکه گلۀ گاو را به چراگاه ببرد، گاوبان
بابلی
- بابلی
- منسوب به بابِل، کنایه از جادوگر
کابوی
- کابوی
- گاوچران امریکایی
