معنی آوانوش
- آوانوش(دخترانه)
- شنونده آوا
واژههای مرتبط با آوانوش
وانوش
- وانوش
- دریاچه وان، از سمبلهای تاریخ ارامنه
آریانوش
- آریانوش
- شادکننده و خوشحال کننده آریاییان
جوانوی
- جوانوی
- از شخصیتهای شاهنامه، نام موبدی دانا و دبیری بزرگ در زمان بهرام گور پادشاه ساسانی
بلانوش
- بلانوش
- کسی که هر چیز بد و پلیدی را میخورند، آنکه هر چیزی را بی تفاوت میخورند
آذرنوش
- آذرنوش
- پاکدین، شیرین، دل انگیز، نوش آذر، آتش جاویدان، گرمای همیشگی، نام دومین آتشکده از هفت آتشکده بزرگ ایرانیان
برانوش
- برانوش
- مهندس رومی که پل شوشتر را در زمان شاپور ساسانی، از شخصیتهای شاهنامه، نام سردار رومی در زمان شاپور ذوالاکتاف پادشاه ساسانی
کیانوش
- کیانوش
- از شخصیتهای شاهنامه، نام برادر فریدون پادشاه پیشدادی
نوشانوش
- نوشانوش
- گفتن نوش باد در مجلس باده گساری
ناونوش
- ناونوش
- نغمه نی شنیدن وشراب نوشیدن، عیش و عشرت
