جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با آلماز

ملماز

ملماز
رنگی که رنگرزان پارچه را بدان رنگ کنند.} دلبرا، زو کی مجال حاسد غماز تو رنگ من با تو نبندد بیش ازین ملماز تو) (رودکی. لفااق. 188)
فرهنگ لغت هوشیار

آلمان

آلمان
آلمانْی، آلمانی، (دمشقی)، نام مملکتی به اروپای مرکزی، حدّ شمالی آن دریای شمال و شبه جزیره دانمارک و دریای بالتیک و حدّ شرقی، لهستان و حد جنوبی، کشورهای چِکُسلواکی و مجارستان و ایتالیا و سویس و حدّ غربی، هلند و بلژیک و لوگزامبورک وفرانسه میباشد، وسعت سابق آن 472034 کیلومتر مربع با 66میلیون سکنه بوده است ولی از 1935 میلادی ببعد به تدریج بر وسعت خاک خود افزوده و ناحیۀ سار و کشور اطریش و قسمتی از چِکُسلواکی و قسمتی از لهستان را تصرف کرده است و مساحت کنونی آن به 583280 کیلومتر مربع و جمعیّت آن به 74میلیون میرسد، کرسی آن شهر بِرْلین (بِرْلَن) دارای 4250000 سکنه است و یکی از بزرگترین شهرهای صنعتی و سیاسی و علمی و تجارتی آلمان بشمار میرود، کشور آلمان تا سال 1871 میلادی از کشورهای کوچکی که هر یک صاحب استقلال بودند تشکیل میشد ولی در این سال ویلهِلْم اوّل بدستیاری صدراعظم خود بیسمارک موفق گردید دولت های مزبور را متّحد ساخته و امپراطوری بزرگ آلمان را تأسیس کند، حکومت آلمان تا پایان جنگ 1914 میلادی مشروطۀ متّحده بود ولی پس از جنگ (1918) حکومت مشروطۀ آن به جمهوری مرکّب از 16 دولت تبدیل شد
لغت نامه دهخدا

ملماز

ملماز
گونۀ رنگرزان بود که جامه بدان رنگ کنند. (لغت فرس اسدی چ اقبال ص 188). گونۀ رنگرزان بود که جامه بدان زرد کنند. (حاشیۀ فرهنگ اسدی نخجوانی). رنگی و گونه ای باشد که رنگرزان جامه بدان رنگ کنند و آن را مَلمیز نیز گویند. (برهان) (آنندراج) :
دلبرا زوکی مجال حاسد غماز تو
رنگ من با تو نبندد بیش از این ملماز تو.
رودکی (از لغت فرس اسدی چ اقبال ص 188)
لغت نامه دهخدا