محمد بن داود میکائیل بن سلجوق. دومین ِ پادشاهان سلجوقی ایران. در سال 453 هَ. ق. بجای پدر خویش داود معروف به جغری بیک والی خراسان شد و دو سال بعد (455) بجای عم پادشاهی یافت. وی پادشاهی دلیر و دادگر و جنگجوی بود. مملکت را از یک سو تا حدود چین و از سوی دیگر تا حدود روم بسط داد و در سال 465با امپراطور روم (دیوژن رومان) در ملازگرد جنگ کرد واو را مغلوب و اسیر کرد و از آن پس بجانب جیحون شتافت و در آنجا بر دست یوسف نامی از مردم خوارزم مجروح و مقتول گردید (465). مدت پادشاهی او نُه سال بود
ابن اتسزبن محمد بن نوشتکین. بعد از اتسز به سال 551 پادشاهی یافت و به سال 558 هجری قمری درگذشت. (تاریخ گزیده نسخۀ عکسی صص 490- 491) البالوی ملقب به معین الدوله. در آثارالباقیه (ص 134) نام وی در زمرۀ کسانی که از حضرت خلافت ملقب به لقبی شده اند آمده است
الاخرس بن رضوان از سلاجقۀ شام (507- 508 هجری قمری). رجوع به حبیب السیر چ خیام صص 549- 550 شود، بنات البب چند رگ است در دل که مهربانی و رقت از آن خیزد. (منتهی الارب) رجوع به آلب ارسلان محمد بن داود و رجوع به وفیات الاعیان چ تهران ج 2 ص 155 شود، شیر فرودآمدن در پستان ناقه، تلبین (نام آشی است) ساختن. (منتهی الارب)
ابن مسعود بن قلج ارسلان بن سلیمان بن قتلمش بن سلجوقی (559-588 هجری قمری). حکمران بلاد قونیه و توابع و اقصرا و سیواس و ملطیه و جز آن بود. وی 29 سال پادشاهی کرد. سیاستمداری عادل و باهیبت بود. جنگهایی با رومیان کرد و چون به سن کهولت رسید کشور خود را میان فرزندانش تقسیم کرد ولی یکی از فرزندان وی به نام قطب الدین او را از کار برکنار ساخت. قلج ارسلان در نیمۀ شعبان سال 588 هجری قمری در قونیه وفات کرد. (از کامل ابن اثیر ج 12 ص 41، 42). و رجوع به سبک شناسی ج 2 ص 393 و قلیچ ارسلان شود
مُرَکَّب اَز: کرپ (کرپه، ، کوچک و کوتاه + ارسلان، شیر)، (از شهریاران گمنام ص 241)، علاءالدین کرپه ارسلان یا کرپاارسلان پسر ارسلان آبه از پادشاهان سلجوقی آذربایجان است. وی در سال 584 هجری قمری نزد طغرل سوم آخرین پادشاه سلجوقی که از جنگ با خلیفه بازمی گشت رسید. مرکز حکومت وی شهر مراغه و وفاتش در 604 هجری قمری بوده است. نظامی بهرامنامه را به نام وی سروده است. (از شهریاران گمنام صص 240-242) : شاه کرپ ارسلان کشورگیر به ز الب ارسلان به تاج و سریر. نظامی. رجوع به شهریاران گمنان، مقدمۀ دفتر هفتم از سبعۀ نظامی چ وحید دستگردی، کرپاو کرپه شود