معنی آقامیر
- آقامیر(پسرانه)
- سلطان بزرگ، امیر والامقام، آقا (مغولی) + میر (ازعربی)، نام روستایی در نزدیکی بیرجند
واژههای مرتبط با آقامیر
مقامیر
- مقامیر
- دهی است از بخش سراسکند شهرستان تبریز است که 416 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
جذامیر
- جذامیر
- جمع جذمور، بن ها آغازه ها ریشه وارها
تقادیر
- تقادیر
- جمع تقدیر، بمعنی قضا و فرمان الهی
مسامیر
- مسامیر
- مسمارها، میخ ها، جمعِ واژۀ مسمار
مزامیر
- مزامیر
- مزمار، نغمه هایی که با نی نواخته می شود
طوامیر
- طوامیر
- طومارها، مکتوبها یا نامه های بلند، دفترها، صحیفه ها، نامه ها، جمعِ واژۀ طومار
مقادیر
- مقادیر
- مقدارها، اندازه ها، پاره هایی از چیز، پیمانه ها، جمعِ واژۀ مقدار
طوامیر
- طوامیر
- جمع طومار
عقاقیر
- عقاقیر
- جمع عقار، بیخ های گیاهی جمع عقار داروهای نباتی گیاهان دارویی
