جدول جو
جدول جو

معنی آریامنش

آریامنش(پسرانه)
دارای خلق و خوی آریایی، نام پسر داریوش پادشاه هخامنشی
تصویری از آریامنش
تصویر آریامنش
فرهنگ نامهای ایرانی

واژه‌های مرتبط با آریامنش

آریامهر

آریامهر
برخوردار از محبت آریایی، نام یکی از سرداران داریوش سوم پادشاه هخامنشی، لقبی که شهریور1344 به مناسبت 25 مین سال سلطنت از طرف مجلس سنا و شورای ملی به محمدرضا پهلوی داده شد
آریامهر
فرهنگ نامهای ایرانی

مرزامنش

مرزامنش
بلندطبع و لطیف و نازک و بانزاکت. (ناظم الاطباء). رجوع به میرزا و میرزامنش شود
لغت نامه دهخدا

آریانا

آریانا
منسوب به نژاد و قوم آرین یا آریایی، نامی که جغرافی دانان یونانی به قسمتی از ایران یعنی سرزمین آریایی ها داده بودند
آریانا
فرهنگ نامهای ایرانی

اریامن

اریامن
آریامن. امیرالبحر خشیارشا، و او سرداری رشید و شجاع و عادل بود. در جدال سالامین، تمیستوکل با او مصاف داد. امیرالبحر مزبور بر یک کشتی بزرگ سوار بود و از آنجا تگ مترجر تیر و زوبین بر یونانیان میبارید، چنانکه از بالای دیواری ببارند. در این احوال آمیناس از اهل دِسِل و سوسیکلس از اهل پِدیه، چنان با حرارت به او حمله کردند که دو کشتی بیکدیگر چسبیدند. اریامن بکشتی دشمن جست و پس از جدال ممتدی دو تن آتنی مزبور با ضربت های زوبین آنقدر فشار به او دادند، تا بالاخره او را بدریا افکندند. آرت میز، چون نعش او را در میان دیگر نعشها در دریا دید، آنرا بلند کرده بخشیارشا رسانید. (ایران باستان ص 826) ، داروی خوشبوی که درطعام کنند. (آنندراج) ، هر چیز بویا
لغت نامه دهخدا