معنی آریاباد
- آریاباد(پسرانه)
- آریاپاد نگهبان قوم آریایی
واژههای مرتبط با آریاباد
آریاراد
- آریاراد
- آریایی جوانمرد، آریایی شجاع، آریایی دانا، آریا + راد (جوانمرد بخشنده دانا شجاع) نام پسر اردشیر دوم پادشاه هخامنشی
آریابان
- آریابان
- نگهبان قوم آریایی
آریابد
- آریابد
- سرور قوم آریایی، بزرگ آریاییان، به ضم ب، آریا + بد (صاحب و سرور)
آریوراد
- آریوراد
- نام پسر اردشیر دوم پادشاه هخامنشی، ایرانی و جوانمرد
آریوداد
- آریوداد
- ایرانداد، داده ایران
آریاناز
- آریاناز
- موجب فخر و مباهات قوم آریایی
آریابرز
- آریابرز
- شکوه آریایی، نام یکی از سرداران داریوش سوم پادشاه هخامنشی
دریابان
- دریابان
- صاحب منصب در نیروی دریائی
دریابار
- دریابار
- دریای بزرگ، اقیانوس
