معنی آرامدخت
- آرامدخت(دخترانه)
- دختر آرام دختر ساکت دختر با وقار
واژههای مرتبط با آرامدخت
رامدخت
- رامدخت
- دختر آرام
آزرمدخت
- آزرمدخت
- یکی از ملکه های ساسانی، دختر همیشه جوان، دختر با حیا
آزاددخت
- آزاددخت
- دختر آزاده، نام همسر شاپور اول پادشاه ساسانی
آریادخت
- آریادخت
- دختر آریایی، دختر ایرانی
گرامیدخت
- گرامیدخت
- دختر محترم و عزیز
آسادخت
- آسادخت
- دختر زیبا، دختر آرام، دختر با وقار
خرمدخت
- خرمدخت
- دختر شاد و خندان، دختر شاد و با طراوت
راددخت
- راددخت
- دختر بخشنده یا خردمند
آوادخت
- آوادخت
- مرکب از آوا (آواز) + دخت (دختر)، دختر آوازه خوان، بانوی خوش صدا
