معنی آذرطوس
- آذرطوس(پسرانه)
- صورت دیگر آذرتوس، در وامق و عذرا مردی که با مادر عذرا ازدواج کرد
واژههای مرتبط با آذرطوس
آذرطوس
- آذرطوس
- در وامق و عذرای عنصری نام مردی است که مادر عذرا رابدو داده بودند. (از فرهنگ اسدی، خطی) :
پدرداده بودش گه کودکی
به آذرطوس آن حکیم نکی (کذا)
بمرگ خداوندش آذرطوس
تبه کرد مر خویشتن برفسوس.
عنصری (از فرهنگ اسدی، خطی)
آذرتوس
- آذرتوس
- صورت دیگر آذرطوس، در وامق و عذرا مردی که با مادر عذرا ازدواج کرد
آذرنوش
- آذرنوش
- پاکدین، شیرین، دل انگیز، نوش آذر، آتش جاویدان، گرمای همیشگی، نام دومین آتشکده از هفت آتشکده بزرگ ایرانیان
آذرگون
- آذرگون
- به رنگ آتش، نام گلی از دسته شقایق ها که رنگش زرد یا سرخ است و میانش مشکی است
آذردیس
- آذردیس
- مانند آتش
آذرجوش
- آذرجوش
- پهلوانی در داستان سمک عیار
آذریون
- آذریون
- گل آفتابگردان، همیشه بهار
آذریون
- آذریون
- پارسی تازی شده گل آفتابگردان همیشه بهار آذرگون آتشفام آتش رنگ، نوعی از شقایق، بخور مریم، گل نگونساز آفتاب گردان (منظور قدما بیشتر همین گل بوده)
آذری طوس
- آذری طوس
- نام مسهلی مرکب از بیست وپنج جز
