معنی آذرچهر
- آذرچهر(دخترانه و پسرانه)
- دارای چهره ای چون آتش، نام پدر آذرداد از خاندان کیانیان
واژههای مرتبط با آذرچهر
آذرمهر
- آذرمهر
- محبت خورشید، مهربانی خورشید، مرکب از آذر+ مهر، نام یکی از موبدان ساسانی و همچنین یکی از هفت آتشکده بزرگ ایرانیان
آذرمهر
- آذرمهر
- نام آتشکدۀ نخستین از هفت آتشکدۀ بزرگ ایرانیان. (از جهانگیری). و ظاهراً اصل آن آذر برزین مهر است: شب سوم باز چنین دید که آذرفرنبغ و آذرگشسب و آذر برزین مهر ب خانه ساسان فروزانند. (کارنامۀ اردشیر)
هورچهر
- هورچهر
- تابان روی، زیب، آنکه چهره و سیمایی درخشان و نورانی چون خورشید دارد
شیرچهر
- شیرچهر
- که به صورت شیر باشد. که صورت شیر دارد:
همه کژدم وش و خرچنگ کردار
گوزن شیرچهر و گاوپیکر.
ناصرخسرو
مهرچهر
- مهرچهر
- دارای رخساری چون آفتاب، مجازاً، زیبا. خوشگل:
بدو گفت جم کای بت مهرچهر
ز چهر تو بر هر دلی مهر مهر.
اسدی (گرشاسب نامه).
به گیتی نمایم یکی مهرچهر
کز اندازۀ او کم آید سپهر.
؟ (از سندبادنامه ص 344)
آذرمه
- آذرمه
- رئیس و بزرگ آتشها (آتشکده ها)
آذرفر
- آذرفر
- دارای شکوه وجلالی چون آتش، نام یکی از بزرگان عهد هخامنشی
آذربه
- آذربه
- بهترین آتش، نام پسر آذرباد از خاندان کیانیان
آذرمه
- آذرمه
- آذرماه
