جدول جو
جدول جو

معنی ایل ناز

ایل ناز(دخترانه)
ایل (ترکی) +ناز (فارسی)، مایه ناز ایل، الناز
تصویری از ایل ناز
تصویر ایل ناز
فرهنگ نامهای ایرانی

واژه‌های مرتبط با ایل ناز

ایل جار

ایل جار
هنگامه و غوغا و اجتماع خاصه از مردم ده، (یادداشت بخط مؤلف)
لغت نامه دهخدا

اهل راز

اهل راز
اهل سر. اهل باطن. کسی که بر رازها واقف است. کسی که از اسرار آگاهست:
رباب و چنگ ببانگ بلند میگویند
که گوش و هوش به پیغام اهل راز کنید.
حافظ.
بازی چرخ بشکندش بیضه در کلاه
زیرا که عرض شعبده با اهل راز کرد.
حافظ.
خوش برآ با غصه ای دل کاهل راز
عیش خوش در بوتۀ هجران کنند.
حافظ.
رجوع به راز و اسرار شود
لغت نامه دهخدا

بید ناز

بید ناز
بید موله. بید مجنون. بید معلق. (یادداشت مؤلف) :
زلفت که چو بید ناز آویخته است
خاک محن اندر سر من بیخته است.
(از کتاب شرف الدین رامی).
رجوع به بید مولّه و بید مجنون و بید معلق شود
لغت نامه دهخدا

الناز

الناز
محبوب مردم، عشق مردم، ایل ناز، موجب نازش ایل، ال (ترکی) + ناز (فارسی)
الناز
فرهنگ نامهای ایرانی