جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با اولدوز

بولدوزر

بولدوزر
ماشین سنگین زنجیردار با قدرت زیاد که با تیغه فولادی سپر مانند جلوی خود، خاک و مصالح روی زمین را جا به جا می کند، هموارساز (واژه فرهنگستان)
فرهنگ فارسی معین

بولدوزر

بولدوزر
ماشینی زنجیردار با بیل فولادی بزرگی در جلو که برای خاک برداری استفاده می شود
فرهنگ فارسی عمید

بغلدوز

بغلدوز
دهی از دهستان طارم سفلی بخش سیردان شهرستان زنجان. آب از رود خانه قلالو. محصول آنجا غلات، برنج. شغل اهالی آن زراعت، گلیم و جاجیم بافی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا

اسلدتز

اسلدتز
سباستین. حجار فلامانی. مولد آنوِر 1665م. و وفات 1726. وی در فرانسه بامر لویی چهاردهم بکار پرداخته است
لغت نامه دهخدا

دالدوز

دالدوز
دوزندۀ دال، و دال نقشها بود که بر جامه دوزند، دوزندۀ نقش ها بشکل دال، قلاب دوز، (دیوان نظام قاری ص 199)، آنکه نقش بر جامه دوزد: گوشی از دو گل که دالدوزان در شرب مقفل اندازند، (نظام قاری، دیوان البسه ص 134)
لغت نامه دهخدا