جدول جو
جدول جو

معنی الچین

الچین(پسرانه)
ال (ترکی) + چین (فارسی)، ایلچین، برگزیده ایل
تصویری از الچین
تصویر الچین
فرهنگ نامهای ایرانی

واژه‌های مرتبط با الچین

گلچین

گلچین
آنکه گل چیند گل چیننده: حیف ازان تازه گل که برشاخش دست گلچین روزگار نشست. (هاتف اصفهانی)، باغبان بوستان، برگزیده منتخب
فرهنگ لغت هوشیار

لاچین

لاچین
ترکی شاهین از مرغان شکاری، نامی برای مردان شاهین شکاری، نامی از نامهای مردان
فرهنگ لغت هوشیار

گلچین

گلچین
کسی که گل می چیند، آن چه از میان یک مجموعه انتخاب شده است
گلچین
فرهنگ فارسی معین

گلچین

گلچین
کسی که گل می چیند، بهترین چیزی که از میان چند چیز انتخاب شده باشد، برگزیده، انتخاب شده
گلچین کردن: کنایه از برگزیدن، انتخاب کردن
گلچین
فرهنگ فارسی عمید

ارچین

ارچین
زینه و پایۀ نردبان. (برهان) (آنندراج). پایه. پله، یا نام شتری بوده است. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا