جدول جو
جدول جو

معنی ارشان

ارشان(پسرانه)
بسیار دانا، بسیار هوشمند، (به فتحه الف و کسره یا سکون ر) مرکب از ارش به معنای عاقل و دانا + ان پسوند کثرت یا مداومت، نام پسر اردشیر دوم پادشاه هخامنشی
تصویری از ارشان
تصویر ارشان
فرهنگ نامهای ایرانی

واژه‌های مرتبط با ارشان

اردان

اردان
جمع ردن، تریزها تریز در پارسی به آستین گفته میشود که آستین را با گذاشتن و افزودن پارچه سه گوشه ای به نیم تنه می دوزند تریز کاری تریز ساختن
فرهنگ لغت هوشیار

ارجان

ارجان
لاتینی تازی شده: چلغوزه پارسی تازی شده ارگان گونه ای از زیت ها زالزالک زیتون مرا کشی
فرهنگ لغت هوشیار

ارشاق

ارشاق
تیزنگریستن، تیرانداختن، گردن دراز کردن، آشکارساختن
ارشاق
فرهنگ لغت هوشیار