یله یله رها، آزاد، ول، ول شدهیله کردن: واگذاشتن، رها کردن، برای مِثال گله کرد باید به گیتی یله / تو را چون نباشد ز گیتی گله (فردوسی - ۲/۳۱۸) فرهنگ فارسی عمید
بیله بیله منشور پادشاهان، قباله خانه و باغ و مانند آن. پیکانی که مانند بیل سازند، پاروی کشتیبانان فرهنگ لغت هوشیار
آله آله ابزار، مایه، اندام، زین و برگ، زهار، گاهوک (تابوت) عقاب شاهین، پرنده ایست از دسته شکاریان روزانه دارای قدی متوسط و سری کشیده و منقار و پنجه های نسبه ضعیف فرهنگ لغت هوشیار