معنی یک هزارم - فرهنگ فارسی معین
معنی یک هزارم
- یک هزارم((یِ یا یَ. هِ رُ))
- یک قسمت از هزار قسمت، هزار یک
تصویر یک هزارم
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با یک هزارم
یک هزار
- یک هزار
- واحد پول درعهدقاجاریه معادل بایک قران و 10، 1 تومان بود
فرهنگ لغت هوشیار
یک چهارم
- یک چهارم
- چهاریک. یک جزء از چهار جزء. یک بخش ازچهار بخش چیزی. ربع. یک ربع. (از یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا