معنی یقنعلی بقال - فرهنگ فارسی معین
معنی یقنعلی بقال
یقنعلی بقال((یَ نَ. بَ قُ))
کنایه از آدم فقیر و بی اهمیت و کسی است که سرش به کلاهش نیرزد و ارزش اجتماعی نداشته باشد
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با یقنعلی بقال
یقنعلی بقال
یقنعلی بقال
کنایه ازآدم فقیروبی اهمیت و کسی است که سرش به کلاهش نیرزد و ارزش اجتماعی نداشته باشد
فرهنگ لغت هوشیار
یقنعلی بقال
یقنعلی بقال
شاید از: آب + رُفت، آورود کردن. اُرید کردن. رود کردن. روده کردن. تمام برکندن پَر مرغ کشته، در آب جوشان نهادن حیوانی کشته تا پر یا پشم آن را آسان توان باز کردن
لغت نامه دهخدا
یغنعلی بقال
یغنعلی بقال
یقنعلی بقال. یغنلی بیگ بقال. تعبیری به تمسخر از خود یا دیگری به مردی ناچیز و بی سروپا: مگر من یغنعلی بقالم ؟ (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
یخنعلی بقال
یخنعلی بقال
یغنعلی بقال. یقنع. در تداول عامه، آدم بی سر و پا و بی اهمیت. و رجوع به یغنعلی بقال شود
لغت نامه دهخدا
جدول جو جستجوی پیشرفته در مجموعه فرهنگ لغت، دیکشنری و دایره المعارف گوناگون
© 2025 | تمامی خدمات جدول جو رایگان است.