جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با یسر

یسر

یسر
سهولت، آسانی
توانگری، فراخ دستی
درختی با دانه های سیاه و سخت و خوش بو که از آن تسبیح درست می کنند
یسر
فرهنگ فارسی عمید

یسر

یسر
درخت محلب (آلبالوی تلخ) را گویند که از چوب آن سابقاً جهت ساختن مسواک برای شست و شوی دندان ها استفاده می کردند، چوب درخت بان را گویند که چون محکم و تیره رنگ و معطر است از آن جهت ساختن تسبیح و در منبت کاری استفاده می کنند
فرهنگ فارسی معین

یسر

یسر
مرجان سیاه. حجرالعقاب. حجرالنسر. حجرالماسکه. حجرالبهت. اکتمکت. دانه های سیاهی که از آن سبحه کنند. (یادداشت مؤلف) ، چوب درخت بان را گویند که چون محکم و تیره رنگ و معطر است از آن در ساختن تسبیح و منبت کاری استفاده می کنند. از گل و دانۀ درخت بان مادۀ معطری به دست می آورند که در عطرسازی مورد استفاده دارد. درخت بان بیشتر در هند شرقی می روید، (اصطلاح گیاه شناسی) درخت محلب (آلبالوی تلخ) را گویند که از چوب آن سابقاً جهت ساختن مسواک برای شستشوی دندانها استفاده میکردند. و رجوع به محلب شود، گل. قسمی گل: تخم گل یسر، حب هان. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا

یسر

یسر
انقیاد و فرمانبرداری خواه در انسان باشد و یا در اسب. (ناظم الاطباء). انقیاد و فرمانبرداری. (از منتهی الارب) (آنندراج) ، نرمی. (از منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

یسر

یسر
به سوی چپ آمدن کسی را. (منتهی الارب) (آنندراج). از جانب چپ کسی آمدن. (ناظم الاطباء) ، به آسانی زادن زن. (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء) ، دست راست را به سوی خود درکشیدن. (ناظم الاطباء) ، فرو رویه تافتن به اینکه دست راست را به سوی خود درکشی. (منتهی الارب) (آنندراج) ، سوی روی خود نیزه زدن، بخش بخش کردن شتر قمار را به جهت قسمت، قمار باختن. (از منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

یسر

یسر
آسان گردیدن، نرم گردیدن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) ، فرمانبردار گردیدن. (از منتهی الارب) (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا