معنی یأس
- یأس((یَ))
- ناامیدی، ناامید شدن
واژههای مرتبط با یأس
یأس
- یأس
- دلسردی، ناامیدی
یاس
- یاس
- گل منسوب به حضرت زهرا (س)، گلی زینتی با رنگهای زرد سرخ سفید و بنفش و بسیار خوشبو
یاس
- یاس
- ناامید شدن، ناامیدی، نومیدی
یبس
- یبس
- خشک شدن، خشکی، کنایه از دارای خلق و خوی جدّی و غیر صمیمی
یاس
- یاس
- عزا، ماتم، تعزیه، سوگ نومیدی، بی امیدی، حرمان گلی است خوشبو و سفید و زرد و کبود
یبس
- یبس
- خشک شدن، خشک گردیدن، خشکی، یبوست
یوس
- یوس
- مرد نومید
بأس
- بأس
- نیرو، شجاعت، خشم، غضب، سختی، شدت، بیم، ترس
رأس
- رأس
- سر، بزرگ و مهترِ قوم، واحدی برای شمارش چهارپایان، بلندی جمع روؤس (رئوس)
