هیناهین هیناهین زمان شتاب و تعجیل و شتاب زدگی، برای مِثال می کند رخنه نظم حال مرا / در چنان دار وگیر و هیناهین (انوری - ۳۷۹) فرهنگ فارسی عمید
هیناهین هیناهین بشتاب بشتاب. برخیز برخیز، گیراگیر: میکند رخنه نظم حال مرا در چنان گیر و دار و هیناهین. (انوری) فرهنگ لغت هوشیار
هیناهین هیناهین شتابزدگی، (صحاح الفرس)، عجله، تعجیل، (برهان)، شتاب در شتاب، (آنندراج) (انجمن آرا) : بکند رخنه نظم حال مرا در چنین گیر و دار و هیناهین، انوری (از آنندراج) (انجمن آرا) لغت نامه دهخدا
هناهین هناهین گفتگو و هجوم مردمان و صدای اسبان وقتی که لشکری و جماعتی بسیار سوار شده میرفته باشند. (برهان) لغت نامه دهخدا
بینابین بینابین بین بین. میانۀ خوب و بد یعنی نه خوب و نه بد. (ناظم الاطباء). رجوع به بین بین شود لغت نامه دهخدا
هلاهین هلاهین هان، آگاه باش. برای آگاهاندن و تنبیه به کار می رود، برای مِثال رفتند به جمله یارکانت / بپسیج تو راه را هلاهین (ناصرخسرو - ۵۰) فرهنگ فارسی عمید