جدول جو
جدول جو

معنی هوایی شدن

هوایی شدن((هَ. شُ دَ))
عاشق شدن، آرزومند شدن
تصویری از هوایی شدن
تصویر هوایی شدن
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با هوایی شدن

دوتایی شدن

دوتایی شدن
خم شدن. خمیدن. خمیده گشتن. دوتو شدن. دوتاه گشتن. (یادداشت مؤلف) :
دوتایی شد آن سرو نازان به باغ
همان تیره گشت آن گرامی چراغ.
فردوسی.
، خم شدن احترام بزرگی را. خمانیدن قامت بزرگداشت شاه و امیر و بزرگی را. دوتا شدن:
دوتایی شد و بر زمین بوسه داد
بخندید ازو شاه و دل کرد شاد.
فردوسی.
دوتایی شدندی بر تخت او
از آن برشده فره و بخت اوی.
فردوسی.
رجوع به دوتا شدن شود
لغت نامه دهخدا

هامی شدن

هامی شدن
سرگشته شدن متحیرگشتن: (استه وغامی شدم زدردجدایی هامی وامی شدم زخستن مترب) (منجیک)
هامی شدن
فرهنگ لغت هوشیار

هوار شدن

هوار شدن
بخانه کسی ناخوانده بمهمانی رفتن، توضیح گاه نیز مهمان درمقام فروتنی و تعارف یا نقل عمل خویش گوید: دیشب ما بر و بچه ها سر فلان کس هوارشدیم. (این اصطلاح مترادف خراب شدن (بهمین معنی) است
فرهنگ لغت هوشیار