جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با هوام

هوام

هوام
جَمعِ واژۀ هامَّه. (منتهی الارب). به معنی حشرات الارض مثل مار وکژدم و راسو و مور و هر خزنده و گزنده است. (غیاث). در فارسی به تخفیف هم به کار رفته است:
بسا که تو به ره اندر زبهر دانگی سیم
شکست خواهی خوردن ز پشه و ز هوام.
فرخی.
جرم زمین تا قرار یافت ز عدلت
بس نفس شکر کز هوام برآمد.
خاقانی.
اندرافتادند درهم ز ازدحام
همچو اندر دوغ گندیده هوام.
مولوی
لغت نامه دهخدا

هورام

هورام
هنگام طلوع آفتاب، اسم قدیمی سرزمین هورامان (اورامان)، مردم منطقه اورامان، (نگارش کردی: ههورام)
هورام
فرهنگ نامهای ایرانی