معنی هواسنج - فرهنگ فارسی معین
معنی هواسنج
- هواسنج((هَ. سَ))
- ابزاری که با آن فشار هوا سنجیده می شود، بارومتر
تصویر هواسنج
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با هواسنج
هواسنج
- هواسنج
- آلتی برای اندازه گیری فشار هوا و تعیین تغییرات جوّی، فشارسنج، بارومتر، میزان الهوا
فرهنگ فارسی عمید
نواسنج
- نواسنج
- نواپرداز. نواساز. نواگر. نواطراز. مطرب. (آنندراج). مغنی. (ناظم الاطباء) ، نواشناس. (آنندراج)
لغت نامه دهخدا