معنی هنر هنر((هُ نَ)) فضل، کار برجسته و نمایان، زیرکی، پیشه و صنعت، تقوی، پرهیزگاری، هر یک از هنرهای زیبا تصویر هنر فرهنگ فارسی معین
هنر هنر فعالیتی که به منظور خلق آثار مبتنی بر برداشت های شخصی و عدم دریافت سود مادی صورت می گیرد، اثری که به وسیلۀ این فعالیت به وجود می آید، کار نمایان و برجسته، پیشه، صنعت، فن فرهنگ فارسی عمید