جدول جو
جدول جو

معنی همه کاره

همه کاره((~. رِ))
کسی که همه کاری از دست او برآید، کسی که در هر کاری مداخله کند
تصویری از همه کاره
تصویر همه کاره
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با همه کاره

همه کاره

همه کاره
کسی که هر کاری از او برآید، آنکه به هر کاری احاطه داشته باشد، هرکاره، کنایه از صاحب نفوذ
همه کاره
فرهنگ فارسی عمید

همه کاره

همه کاره
کسی که هرکاری ازدست او برآید، کسی که در هر کار مداخله کند
همه کاره
فرهنگ لغت هوشیار

همه کاره

همه کاره
آنکه از عهدۀ هر کاری برآید یا همه کارها به دست او باشد. مقتدر. بانفوذ، کسی که همه کارهای مربوط به دیگری را انجام دهد: فلان کس همه کارۀ وزیر است. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا

هیچ کاره

هیچ کاره
بیکاره، کسی که کاری از او برنیاید و به درد کاری نخورد
هیچ کاره
فرهنگ فارسی عمید