معنی هم کت - فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با هم کت
هم کت
هم کت
دو یا چند کس که بر یک تخت و نیمکت نشینند، همنشین معاشر: امان از همکت بد
فرهنگ لغت هوشیار
هم کت
هم کت
همنشین. هم صحبت. مصاحب: امان از هم کت ناجنس. (یادداشتهای مؤلف)
لغت نامه دهخدا
هم تک
هم تک
دو یا چند کس که با هم در دو (دویدن) همراهی کنند: ... با کسان که کفاء ت ایشان ندارد خود را هم تگ و هم عنان سازد، رفیق راه همراه: ما و مجنون بره بادیه هم تگ (هم تگ) بودیم قدمی چند ز همراهی ما دور افتاد. (شریف)
فرهنگ لغت هوشیار
هم کف
هم کف
دو تن که دستهایشان یکسان باشد، و به کنایه، دوتن که در بخشش و جود به یک درجه باشند: همسر آسمان و هم کف ابر هم به تن شیر و هم به نام هزبر. نظامی
لغت نامه دهخدا
هم کف
هم کف
در اصطلاح بنایان، دو سطح که در ارتفاع برابر قرار دارند. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
جدول جو جستجوی پیشرفته در مجموعه فرهنگ لغت، دیکشنری و دایره المعارف گوناگون
© 2025 | تمامی خدمات جدول جو رایگان است.