جدول جو
جدول جو

معنی هم زن

هم زن((~. ز))
وسیله ای برای مخلوط کردن، به ویژه مخلوط و همگن کردن مواد غذایی مایع
تصویری از هم زن
تصویر هم زن
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با هم زن

کم زن

کم زن
سهل انگار، بی دولت، بی اقبال، برای مِثال با دو سه کم زن مشو آرام گیر / مقبل ایام شو و کام گیر (نظامی ۱ - ۸۲)، کسی که در قمار همیشه می بازد
کم زن
فرهنگ فارسی عمید

کم زن

کم زن
کسی که به خود و کمالات خویش اهمیتی ندهد و آنها را سهل انگارد، کسی که پیوسته در قمار نقش کم زند: (از کم زنان دعوی مهره عجز باز نچینم)، بی دولت کم بخت
فرهنگ لغت هوشیار

هم سن

هم سن
دو یا چند کس که از جهت سن و سال و عمر معادل باشند (نسبت بیکدیگر) هم سال
فرهنگ لغت هوشیار

هم زدن

هم زدن
مایعی که از مواد مختلف باشد که با آلتی در هم آمیختن، چنانکه آش را با چمچه یا قاشق هم زنند
فرهنگ لغت هوشیار