جدول جو
جدول جو

معنی هلهل

هلهل((هَ هَ))
زهری که هیچ پادزهر و درمانی ندارد، هلاهل
تصویری از هلهل
تصویر هلهل
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با هلهل

هلهل

هلهل
هَلاهِل، هلاهل، گیاهی بسیار سمّی با برگ هایی شبیه برگ کاهو یا کاسنی و ریشۀ غده ای سفت که اندرون آن سیاه است، بیش، اَجَل گیا، اَجَل گیاه، زهری که به محض رسیدن به بدن انسان را بکشد، گیاه بیش که دارای سمّی مهلک است و خوردن مقدار کمی از ریشۀ آن حتی به قدر دانۀ خردل انسان را هلاک می کند، در چین و هندوستان می روید، جانور افسانه ای و موهوم که می گویند زهر کشنده ای دارد
هلهل
فرهنگ فارسی عمید

هلهل

هلهل
گیاهی ازتیره آلاله هاکه درحقیقت یکی ازگونه های اقونیطون بشمار می آید ودارای مقادیرزیادی آلکالوئیدهای سمی وخطرناک ازدسته آکونی تین هااست بیش سرنجبیش بیش هندی هلهل، خزنده ای موهوم وخیالی که معتقد بودند سم خطرناکی دارد: (گفتند که گوشت توخناق آرد قایم مقام زهره هلاهل باشد)
فرهنگ لغت هوشیار

هلهل

هلهل
جامۀ تنک بافته. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) ، موی تنک نرم، جامۀ تنک نرم، نوعی از زهر، معرب است. (منتهی الارب). زهری که فوراً بکشد. (اقرب الموارد). هلاهل. رجوع به هلاهل شود
لغت نامه دهخدا

هلهل

هلهل
مخفف هلاهل است و آن زهری باشدکه هیچ تریاقی با او مقاومت نتواند کرد. (برهان)
لغت نامه دهخدا

هلهله

هلهله
صداهای درهم و هیاهوی مردم در جشن و شادمانی، صدا را در گلو گرداندن
هلهله
فرهنگ فارسی عمید

هلاهل

هلاهل
هلاهل، گیاهی بسیار سمّی با برگ هایی شبیه برگ کاهو یا کاسنی و ریشۀ غده ای سفت که اندرون آن سیاه است، بیش، اَجَل گیا، اَجَل گیاه، زهری که به محض رسیدن به بدن انسان را بکشد، گیاه بیش که دارای سمّی مهلک است و خوردن مقدار کمی از ریشۀ آن حتی به قدر دانۀ خردل انسان را هلاک می کند، در چین و هندوستان می روید
جانور افسانه ای و موهوم که می گویند زهر کشنده ای دارد
هلاهل
فرهنگ فارسی عمید