جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با هلپی

هیپی

هیپی
افسردگی و حالت مالیخولیایی، جوانانی که نوعی قلندری و بی بند و باری را در پیش گرفته موی سر و ریش را اصلاح نمی کنند و لباس هایی شبیه لباس های زنانه بر تن می کنند و مسلکشان دوست داشتن و عشق ورزیدن است
هیپی
فرهنگ فارسی عمید

هلوی

هلوی
گردکان بازی، چرخی که کودکان از چوب و خلاشه سازند و بر آب روان گذارند تا آب آن را به گردش درآورد و ایشان تماشا کنند، گردون بازی
هلوی
فرهنگ فارسی معین

هیپی

هیپی
هر یک از کسانی که در مخالفت با عادت و رسوم موجود در جامعه خود (خاصه در غرب) به بلند کردن مو و پوشیدن لباس های غیرعادی، مصرف مواد مخدر به همراه دیگر هم فکران خود روی می آورند
فرهنگ فارسی معین

هلقی

هلقی
نوعی دویدن همچو ولقی. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا

هلشی

هلشی
دهی است از بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان که 200 تن سکنه دارد. آب آن از رود خانه مرک و محصول عمده اش غله، حبوب، چغندرقند و صیفی است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5). رجوع به هله شی شود
لغت نامه دهخدا