معنی هفت پدر
- هفت پدر((~. پِ دَ))
- کنایه از هفت سیاره
واژههای مرتبط با هفت پدر
هفت پدر
- هفت پدر
- هفت بانو که کنایت از سبعۀ سیاره باشد. (برهان) ، هفت آسمان را نیز گفته اند، چه آنها را آبای علوی می خوانند. (برهان)
هفت پیر
- هفت پیر
- دهی است از بخش اردل شهرستان شهرکرد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 10)
هفت پیر
- هفت پیر
- اشاره به هفت استاد قرای قرآن است که نافعمدنی، ابن کثیر مکی، ابوعمر بصری، ابن عامر شامی، عاصم کوفی و حمزۀ کوفی و کسائی کوفی باشند. (برهان)
هفت در
- هفت در
- کنایه از هفت سیاره
هفت در
- هفت در
- به معنی هفت دختر خضرا است که کنایه از هفت کوکب باشد، و آن را هفت درر هم می گویند. (برهان)
هفت کار
- هفت کار
- چیزی که در آن هفت رنگ به کار رفته باشد،
برای مِثال باز فراش چمن یعنی نسیم نوبهار / بر چمن گسترده فرشی از پرند هفت کار (ابن یمین - ۵۵۰)
هفت مرد
- هفت مرد
- هفت دسته مردان خدا،
برای مِثال گردنکش هفت چرخ گردان / محراب دعای هفت مردان ، اصحاب کهف، هفت تنان، حضرت محمد و خلفای راشدین و حسنین(نظامی۳ - ۳۶۹)
هفت تیر
- هفت تیر
- نوعی سلاح گرم کوچک دستی که هفت فشنگ در آن جا می گیرد
هفت دور
- هفت دور
- هفت دور ومدن که هر دوری شامل هزارسال است وتعلق بیکی از هفت سیاره دارد وچون هزار سال تمام شود دور سیاره دیگر آغاز گردد. این ادوار رااززحل آغازکنندوبترتیب فرودآیندتا بماء (قمر) رسند. زحل مشتری مریخ شمس (آفتاب) زهره عطارد قمر واکنون مادر دور قمرهستیم. توضیح بعضی گویند هر دوری هفت هزارسال است و مجموع ادوار چهل ونه هزارسال باشد و چون این ادوار تمام شود قیامت قایم گردد