معنی هفت بام
- هفت بام
- کنایه از هفت آسمان
واژههای مرتبط با هفت بام
هفت بام
- هفت بام
- کنایت از هفت آسمان است. هفت فلک. هفت خراس. هفت ایوان:
بر طرۀ هفت بام عالم
نه طاس بهشته ای نه پرچم.
نظامی
هفت باغ
- هفت باغ
- کنایت از دنیاست و هفت اقلیم:
پنداشته ای تو کم چراغی
آرایش روی هفت باغی ؟
(منسوب به نظامی)
پشت بام
- پشت بام
- استعمالی است بمعنی بام وسطح بام
هفت طارم
- هفت طارم
- هفت آسمان، هفت طبق، هفت گردون
مفت باز
- مفت باز
- آنکه مال خود را مفت از دست بدهد
هفت کار
- هفت کار
- چیزی که در آن هفت رنگ به کار رفته باشد،
برای مِثال باز فراش چمن یعنی نسیم نوبهار / بر چمن گسترده فرشی از پرند هفت کار (ابن یمین - ۵۵۰)
هفت برگ
- هفت برگ
- مازریون، درختچه ای خودرو و زینتی، با پوست قهوه ایی رنگ، میوۀ گرد و قرمز و دانه های گلابی شکل، کانیرو، خامالا، خامالاون، خامالیون، خاماون، خامالیوس
هفت آبا
- هفت آبا
- هفت آسمان یا سیارات هفت گانه، هفت اورنگ، هفت ایوان، هفت بام، هفت بنا، هفت بنیان، هفت پرگار، هفت پوست، هفت خضرا، هفت سقف، هفت طارم، هفت طبق
هفت سلام
- هفت سلام
- هفت دورد هفت درود در پیوند با هفت سینماد نپی و یا هفت درود بر امشاسبندان